گل پسر عزيز ما، سانیارگل پسر عزيز ما، سانیار، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما، سانیار

تولدت مبارک

  سه سال گذشت... با تمام خاطرات زیبا از ثانیه ثانیه هایش... و خدا را هزار مرتبه شکر که تمام روزگار خانواده کوچک ما پر است از لحظه های بی نهایت عاشقی... بی هیچ ابر تیره ای، بی هیچ قلب نا آرامی،بی هیچ قطره اشکی ... و این دلیل خوشبختی هر روزه ماست: عشق... و دیگر هیچ.... و 24 اردیبهشت 91 ... آغاز پیدایش همه خوبی های دنیاست برای ما... دلمان غرق شادی و نور است... سانیار 3ساله بابا و مامان تولدت مبااااااااااااااااااااااارررررررررررررررک . در چنین روزی شازده کوچولوی ما که الان 14 کیلو وزنش و 98 سانت قدشه، با وزن 3040 گرم و قد 48 سانت پا به دنیای زیبامون گذاشت. سا...
26 ارديبهشت 1394

بدون عنوان

سانیار عزیزم سلام گل پسر شیرین زبونم دیگه حسابی بامزه شدی و دل میبری.   عزیزکم، از چند وقتی که آپدیت نکردم خلاصه بگم : توی این مدت حرف زدنت به سرعت پیشرفت کرد. دیگه کامل صحبت میکنی. قبلا به خودت میگفتی نانی. یه روز بهم گفتی: مامان، نانی رو فراموش کن بگو سانی! . این روزا صبح تا شب مشغول حرف زدن و بدو بدویی . وای که چه حرفایی میزنی آدم میخواد قورتت بده. دویدن هم که یک نفس تا وقتی که دیگه غش کنی بیفتی وگرنه حریفت نمیشیم بخوابونیمت... یکی از اتفاقای مهمی که اسفند ماه پارسال افتاد خداحافظی شما با پوشک بود، خدا رو شکر برخلاف از شیشه گرفتنت این یکی راحت انجام شد در واقع خودت خودتو از پوشک گرفتی وگرنه من عجله ای بر...
3 ارديبهشت 1394
1